کد مطلب:33484 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:190

تصرف خداوند در تاریخ همان خلق آدمیان است











آفریدن ما انسانها عین تصرف خداوند در تاریخ است. تصرف خداوند در طبیعت، بیرون از مخلوقات او نیست. یعنی اوصاف و خصائلی كه وی در آدمیان آفریده، عین تدبیر و تقدیر اوست. خداوند در طبیعت فوق این تدبیر، تدبیر دیگری نمی كند. معنا ندارد كه خداوند در آدمی میل و طبعی بیافریند و سپس خود از بیرون و به گزاف در عالم تصرف كند و ما را از آن میل منحرف كند. حكماء برای نفی این موضوع ادله ای دارند. مقتضای این امر آن است كه حكمت باری تعطیل شود و خلقت عبث باشد. چرا كه بنابر اصطلاح حكماء طبایع باید به غایات خود برسند:


اذ مقتضی الحكمه و العنایه
ایصال كل ممكن لغایه


غایات موجودات نیز بیرون از آنها نیست. موجودات غایت سرخودند. یعنی به تعبیر حكماء چنان آفریده شده اند كه خود به خود و بالطبع متوجه و معطوف به غایات خود باشند. به بیان امیرالمومنین (ع):

فان الله خلق الخلق حین خلقهم غنیا عن طاعتهم و آمنا من معصیتهم (نهج البلاغه، خطبه ی متقین)

خداوند مردم را آفرید، در حالی كه از طاعتشان بی نیاز است و از خطا و عصیان و شورش و گناه و تجری شان ایمن می باشد.

معنای «ضرر ندیدن» خداوند این است كه اگر همه ی مردم نیز عصیان كنند، خداوند بتمامه به غایت خود خواهد رسید و از تحقق مقصود وی حتی

[صفحه 53]

اندكی كسر نخواهد آمد. علت این امر آن است كه اگر بنابر فرض همه ی مردم با حق مخالفت ورزند، این نشان می دهد كه مخالفت ایشان نیز جزو طبیعت آنهاست و از جایی غیر از ساختمان آنها نشات نمی گیرد، لذا ایشان بالطبع متوجه آن غایتند و خداوند آنها را طوری آفریده است كه در عمل آن گونه اقدام نمایند. بنابراین در این عالم هیچ چیز بر خلاف مسیر و مجرایی كه خداوند خواسته است، واقع نمی شود. و هیچ چیز نمی تواند غایتی از غایات خداوند را در عالم معطل بگذارد و از تحقق آن ممانعت كند.


صفحه 53.